يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ(سورهٔ مائده-آیهٔ ۶۷)
ای پیامبر! آنچه را از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شد، ابلاغ کن و اگر چنین نکنی، پیامش را نرساندهای و خدا تو را از گزند مردم نگاه میدارد. خداوند کافران را هدایت نمیکند
همه چیز حول محور علی می چرخد کعبه قبله اخرین دین الهی محل تولد اوست سیده زنان عالم همسر اوست حتی رسول الله مامور ابلاغ ولایت اوست رسالتش نا تمام است اگر ولایت او را ابلاغ نکند وموقعیت این مخلوق بزرگ الهی را به خلق اعلام نکند نه فقط پیامبر بلکه اباعبدالله الحسین را بخاطر بغض علی می کشند . علی در همه زمانها جدا کننده حق و باطل است علی قسمت کنند بهشت جهنم است علی میزان است علی…. جان به قربان این روح بزرگ الهی شود که در یک جمله عظمت خود را معرفی کرد و گفت :
وَ لَقَدْ کُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّبَاعَ الْفَصِیلِ أَثَرَ أُمِّهِ یَرْفَعُ لِی فِی کُلِّ یَوْمٍ مِنْ أَخْلَاقِهِ عَلَماً وَ یَأْمُرُنِی بِالِاقْتِدَاءِ بِهِ وَ لَقَدْ کَانَ یُجَاوِرُ فِی کُلِّ سَنَةٍ بِحِرَاءَ فَأَرَاهُ وَ لَا یَرَاهُ غَیْرِی وَ لَمْ یَجْمَعْ بَیْتٌ وَاحِدٌ یَوْمَئِذٍ فِی الْإِسْلَامِ غَیْرَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) وَ خَدِیجَةَ وَ أَنَا ثَالِثُهُمَا أَرَی نُورَ الْوَحْیِ وَ الرِّسَالَةِ وَ أَشُمُّ رِیحَ النُّبُوَّةِ وَ لَقَدْ سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّیْطَانِ حِینَ نَزَلَ الْوَحْیُ عَلَیْهِ (صلی الله علیه وآله) فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا هَذِهِ الرَّنَّةُ فَقَالَ هَذَا الشَّیْطَانُ قَدْ أَیِسَ مِنْ عِبَادَتِهِ إِنَّکَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَی مَا أَرَی إِلَّا أَنَّکَ لَسْتَ بِنَبِیٍّ وَ لَکِنَّکَ لَوَزِیرٌ وَ إِنَّکَ لَعَلَی خَیْرٍ (خطبه قاصعه192)
من مانند بچه ی شتر که به دنبال مادر می رود دنبال پیامبر می رفتم و او هر روز یکی از اخلاق خویش را راهنمای من قرار می داد و می فرمود تا از آن پیروی کنم. او هر سال مدتی در غار حرا به سر می برد و تنها من بودم که او را می دیدم. در آن روزها فقط یک خانوار مسلمان دو نفره در همه ی دنیا وجود داشت: «محمّد و خدیجه» و من سومین آنان بودم. من نور وحی و رسالت را می دیدم و بوی نبوت را احساس می کردم. ناله ی شیطان را به هنگام نزول وحی بر پیامبر (ص) شنیدم. گفتم: ای پیامبر خدا، این ناله ی دردناک از کیست؟ فرمود: این شیطان است که از نزول قرآن می نالد. چه از آن نومید شده است که او را بپرستند. تو آنچه من می شنوم، می شنوی و آنچه من می بینم می بینی، لیکن تو پیامبر نیستی! بلکه وزیر و همانا بر خیر هستی.