وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِي وَقَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ ﴿سوره صف ۵﴾
و [ياد كن] هنگامى را كه موسى به قوم خود گفت اى قوم من چرا آزارم مى دهيد با اينكه میدانید من فرستاده خدا به سوى شما هستم پس چون [از حق] برگشتند خدا دلهايشان را برگردانيد و خدا مردم نافرمان را هدايت نمى كند
همان کسایی که می دانند او خلیفه خداست اذیتش می کنند در آخر عمر شریفش نا فرمان می شوند واز لشکر اسامه تخلف می کنند وقلب او را با بهتان هذیان گفتن می آزارند . وعلتش را هم خود خدا بیان می کند : فسق ، تنبلی ، خوشگذرانی ، یعنی :
وَلَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً وَلَكِنْ كَرِهَ اللَّهُ انْبِعَاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَقِيلَ اقْعُدُوا مَعَ الْقَاعِدِينَ ﴿سوره توبه ۴۶﴾
و اگر [به راستى] اراده بيرون رفتن داشتند قطعا براى آن ساز و برگى تدارك مى ديدند ولى خداوند راه افتادن آنان را خوش نداشت پس ايشان را منصرف گردانيد و [به آنان] گفته شد با ماندگان بمانيد
وهمین نزدیکان در صفین صحنه جنگ را خالی کردند وخلیفه خدا را تنها گذاشتند. وهمینها ننگ خلیفه خدا کشی را در کربلا بر تارک شوم گروهشان زدند. این (توذوننی ) سر دراز دارد عزیزم . آری که شیعیان هم مثل امامشان اینگونه اذیت می شوند به اندازه ای که پا در جای پای امام خود بگذارند له ولورده می شوند دیگر هیچ من ومنیتی از آنها باقی نمی ماند آنگاه تمام وجودشان را نور او فرا می گیرد.
امام صادق علیه السّلام فرمودند:
لو یعلم المؤمن ما له من الأجر فی المصائب لتمنی أنه قرض بالمقاریض؛ اصول کافی ، ج 3 ، ص 354
اگر مؤمن پاداشی را که برای مصیبتها دارد بداند ، آرزو می کند که او را با قیچی تکه تکه کنند .